برای ایرانیان پرتالی است متمرکز به جغرافیای گردشگری که این جغرافیا بستر مناسبی برای توسعه سایر بانکهای اطلاعاتی از قبیل مشاهیر و بزرگان هر شهر و بررسی آثار آنها و بانکهای اطلاعاتی مثل، خدمات و گردشگری که شامل غذاهای محلی،سوغات،صنایع دستی،بازار،صنعت،اکوتوریسم می باشد.با فرستادن عکس،سفرنامه،فیلم کوتاه،گذاشتن کامنت در آخر هر مطلب و معرفی شغل یا کار خود در آن منطقه، و با به اشتراک گذاشتن این مطالب به توسعه صنعت توریسم کشور کمک کرده باشیم
سه شنبه ١١ مهر ١٤٠٢
جستجوی پیشرفته   جستجوی وب
گردشگری
ورود
نام کاربری :   
کلمه عبور :   
 
متن تصویر:
عضویت
آمار بازدید
 بازدید این صفحه : 31363
 بازدید امروز : 2505
 کل بازدید : 64516231
 بازدیدکنندگان آنلاين : 14
 زمان بازدید : 0.9219
داراب

شهر داراب

پل هوایی فورگ

پل هوایی فورگ

داراب از شهرهای قدیمی استان فارس است كه قبل  از اسلام «دارابگرد» نام داشت و خرابه‌های آن در پنج كیلومتری جنوب شهر داراب فعلی قرار دارد. ولایت دارابگرد (دارابجرد)، شرقی‌ترین ولایت از پنج ولایت فارس بود و تقریباً همان ولایت شبانكاره بود كه در دوره مغولان از فارس جدا شد و حكومتی جداگانه داشت در افسانه‌های ایرانی، بنای شهر دارابگرد را به داراب نسبت داده‌اند.

مركز داراب در دوره خلفای اسلامی شهر دارابگرد یا دارابجرد ثبت شده است در آغاز قرن ششم هجری، قسمت عمده شهر دارابگرد ویران شد و تنها قلعه‌ای محكم كه در وسط شهر بود، باقی ماند. همزمان با استیلای اتابكان سلغری بر فارس، سلسله دیگری در قسمت شرقی این ایالت یعنی در ناحیه سرحدی بین فارس، كرمان و خلیج فارس كه مشتمل بر بلاد دارابگرد، نیریز، ایگ (ایج)، طارم و اصطهبانات بود، به قدرت رسید و این نواحی را كه در آن زمان شبانكاره نام داشت، به تصرف خود درآورد. این سلسله، مركز حكومت را از دارابگرد به داركان (زركان) كه در جنوب قلعه ایگ واقع شده است، منتقل كرد.

مراكزتاریخی وباستانی

داراب يكی از مناطق‌قديمی استان فارس است که نام سابق آن دارابگرد يا دارابجرد بوده كه آثار آن در فاصله 5 كيلومتری جنوب باختری شهر داراب كنونی موجود است. داراب كنونی به تدريج كه شهر قديمی رو به ويرانی می گذاشته در جنب آتشكده آذرخش به وجود آمده است. قرار گرفتن داراب در مسير راه ارتباطی شيراز به بندرعباس، بوشهر و سواحل جنوبی ايران از دلايل مهم رشد و گسترش آن به حساب می آيد. آن چه در مورد روند رشد و تحول شهر آمده است، مشخص می کند كه داراب در زمان صفاريان گسترش يافت، اما در آغاز قرن ششم قسمت عمده آن خراب شد و تنها قلعه مستحكمی كه در وسط شهر قرار داشته باقی مانده است.

داراب پس از فراز و فرودهای بسيار به خصوص در دوره مغول، در عصر صفويه آرامش خود را بازيافته و به يكی از ولايات مهم فارس تبديل شد. مهم ترين تحول اين شهر در دوره قاجار احداث قناتی در بخش شمالی شهر و تقسيم آب قنات در بافت شهری بوده است. در اواخر دوره قاجاريه با مركزيت يافتن بندر بوشهر، توقف حمل كالا از شيراز به شهرهای ديگر ايران، رونق گرفتن بندر خرمشهر و باز شدن راه تجارتی خوزستان، راه ترانزيتی بين بوشهر و تهران تحت تاثير قرار گرفت. در نتيجه بازار شيراز از رونق افتاد و به تبع آن از رونق بازار داراب نيز کاسته شد.

بافته های داری با اهميت ترين صنايع دستی شهرستان داراب هستند. اين بافته ها از قبيل قالی، جاجيم و گليم از جمله صادرات اين شهرستان به شمار می آيند که به کشورهای ديگر نيز صادر می شوند. کارگاه های قالی بافی داراب بسيار فعال هستند و در جذب نيروی کار اهميت شايان توجهی دارند. کوزه گری و بافتن رويه گيوه نيز از صنايع دستی شهرستان داراب است که جنبه صادراتی دارند. گلدوزی روی پارچه از صنايع دستی بومی منطقه می باشد که بيشتر جنبه مصرف محلی دارد.

به علت وجود كشاورزی پر رونق و صنايع وابسته به آن و هم چنين صنايع دستی اين شهرستان بازرگانی در اين منطقه از رونق نسبی برخوردار است و عمده ترين صادرات اين منطقه را: مركبات، پنبه، گل سرخ،‌ خرما،‌ انگور،‌ بادام، گندم، قالی و گليم تشكيل می دهد. شهرستان داراب از جاذبه های طبيعی و تاريخی با ارزشی برخوردار است. کوه ها و رودخانه هايی که در اين منطقه وجود دارند، به همراه گردشگاه ها و تنگ هايی‌ چون‌ تنگ لای زنگان که منطقه ای جنگلی پوشده از باغ های گل رز است، از جمله جاذبه های طبيعی و مهم منطقه هستند. مسجد سنگی که در زمان ساسانيان دردل کوه حجاری شده ، آتشکده های قديمی که قدمت آن ها به دوره های باستانی می رسند، قصرآيينه که قدمت آن به سال سوم ميلادی می رسد و نقش رستم که آثار مهمی از دوره های عيلامی، هخامنشی و ساسانی را در خود دارد، به همراه ده ها اثر تاريخی و باستانی چون تپه های تاريخی و آرامگاه های مشاهير و ... از جمله مهم ترين جاذبه های تاريخی شهرستان داراب به شمار می آيند که به همراه جاذبه های طبيعی، مکان های ديدنی شهرستان داراب را تشکيل می دهند.

صنايع و معادن

عمده ترين صنايع در اين شهرستان در ارتباط با كشاورزی برقرار شده‌اند و عمده‌ترين كارخانه‌های اين شهرستان كارخانه‌ها و كارگاه های پنبه پاک كنی و كارگاه های قالی‌بافی است. اين كارگاه‌ها و كارخانه‌ها در جذب كارگر و توليد كار و گرداندن چرخ های اقتصادی منطقه تاثير به سزايی دارند. در كوه های منطقه داراب معادن گچ و سنگ های ساختمانی وجود دارد كه به روش های دستی و مكانيكی مورد بهره برداری قرار می گيرند.

کشاورزی و دام داری

اساس و بنيان اقتصاد شهرستان داراب بر كشاورزی و صنايع دستی استوار‌است. كشاورزی اين منطقه از رونق نسبی برخوردار بوده و به روش صنعتی انجام می شود. نوع كشت آبی و منابع آب كشاورزی چاه ژرف و نيمه ژرف،‌ كاريز، چشمه و رودخانه است. عمده ترين فرآورده های كشاورزی داراب عبارتند از : پنبه، گندم، جو، مركبات، خرما، بادام، گل سرخ، انگور و تره بار. از ميان اقلام فوق مركبات، خرما، انگور، گل سرخ، بادام، گندم، پنبه ( پس از پاک شدن در كارخانه‌های‌پنبه‌پاک‌كنی‌داراب)صادر می شود. در اين منطقه دام داری به شيوه سنتی انجام می گيرد و توليدات آن كه انواع فرآورده های لبنی و دامی از قبيل گوشت،‌ پوست، لبنيات و… می باشد به مصرف داخلی می رسد

مشخصات جغرافيايي

شهرستان داراب از شمال به شهرستان های نيريز و استهبان، از خاور به سعادت آباد ( از بخش های شهرستان بندر عباس در استان هرمزگان )از جنوب به شهرستان لار، و از باختر به شهرستان های جهرم و فسا محدود است. اين شهرستان تنها از يک بخش مركزی تشكيل شده است. مهم ترين رودخانه اين شهرستان به نام رود بار معروف است. شهر داراب مركز شهرستان داراب در 54 درجه و 32 دقيقه طول جغرافيايی و 28 درجه و 45 دقيقه عرض جغرافيايی و بلندی 1140 متری از سطح دريا واقع شده و هوای آن معتدل مايل به گرم و خشک است. شهرستان داراب در سرشماری سال 1375 جمعيتی معادل 210935 نفر داشته است. زبان اهالی‌داراب‌فارسی، تركی و عربی است و بيش‌ترمسلمان و شيعه مذهب هستند. مسيرهاي دسترسي به اين منطقه را راه داراب – فسا به طول 110 كيلومتر و راه داراب – استهبان به طول 75 كيلومتر تشكيل مي‌دهند. مركز شهرستان در 270 كيلومتری جنوب خاوری شيراز و در مسير راIه كهكم - مقاری قرار دارد

وجه تسميه و پيشينه تاريخي

كلمه دار در زبان فارسی به معنی پرورنده است. دارآب به معنی پرورنده آب، به علت فراوانی چشمه های آب گوارا و رودهای بسيار به اين منطقه اتلاق شده است. داراب از شهرهای قديمی استان فارس است كه قبل از اسلام « دارابگرد» نام داشته و خرابه های آن در پنج كيلومتری جنوب شهر داراب فعلی قرار دارد. ولايت دارابگرد (دارابجرد)، خاوری ترين ولايت فارس بود که تقريبا همان ولايت شبانكاره كه در دوره مغولان از فارس جدا شد و حكومتی جداگانه پيدا کرد، است. در افسانه های ايرانی، بنای شهر دارابگرد را به داراب نسبت داده اند. مركز داراب در دوره خلفای اسلامی، شهر دارابگرد يا دارابجرد ثبت شده است. در آغاز قرن ششم هجری، قسمت عمده شهر دارابگرد ويران شد و تنها قلعه ای محكم كه در وسط شهر بود، باقی ماند. هم زمان با استيلای اتابكان سلغری بر فارس، سلسله ديگری در قسمت خاوری اين ايالت يعنی در ناحيه سرحدی بين فارس، كرمان و خليج فارس كه مشتمل بر بلاد دارابگرد، نيريز، ( ايگ يا ايج )،‌ طارم و اصطهبانات بود، به قدرت رسيد و اين نواحی را كه در آن زمان شبانكاره نام داشت، به تصرف خود در آورد. اين سلسله، مركز حكومت را از دارابگرد به داركان (زركان) كه در جنوب قلعه ايگ واقع شده است، منتقل كرد.

منبع:

http://hamshahrionline.ir

http://forg.persianblog.ir

گردآورنده:

کاوه ملک میرزایی