تاریخ تهران

تهران - سال 1332 ه ش
نام تهران برای نخستین بار در یكی از نوشتههای تئودوسیوس یونانی در حدود اواخر سده دوم پیش از میلاد به عنوان یكی از توابع ری ذكر شدهاست. با اين حال قدیمیترین سند فارسی موجود درباره نام تهران نشان میدهد كه تهران قبل از سده سوم هجری قمری وجود داشته است، زیرا نویسندهای بنام ابوسعد سمعانی در كتاب خود از شخصی بنام ابوعبدلله محمد ابن حامد تهرانی رازی نام میبرد كه اهل تهران ری بوده و در سال 261 هجری قمری برابر 874 میلادی در گذشته است. ابوالقاسم محمد ابن حوقل به سال 331 هجری قمری در توصیف شهر تهران نوشته است كه: تهران در شمال شهر ری واقع شده است و دارای باغهای فراوانی است و میوه آن بسیار متنوع است.
ابواسحاق استخری در كتاب المسالك و الممالك به سال340 هجری قمری درباره تهران به تفصیل سخن گفته است و ابن بلخی در كتاب خودش به نام فارسنامه كه حدود سال های500 هجری قمری نوشته است از آثار تهران سخن به میان آورده است. نجم الدین ابوبكر محمد ابن علی ابن سلیمان راوندی در كتاب معروف خویش به نام راحه الصدور به سال 599 هجری قمری روایت كرده است كه مادر سلطان ارسلان سلجوقی كه در سال 561 هجری قمری از ری قصد عزیمت به نخجوان را داشت در نزدیكی تهران فرود آمد و درهمان ایام خود سلطان نیز در دولاب كه ناحیه ای در جنوب خاوری تهران است اقامت داشت.
در زمان پادشاهان صفوی كم كم تهران شهرتی پیدا كرد و آبادی و رونق این شهر به ویژه در دوره سلطنت شاه طهماسب اول آغاز گردید. چون جد اعلای صفویه به نام امامزاده حمزه مجاور بقعه حضرت عبدالعظیم در شهر ری مدفون بود از این رو سلاطین مزبور هرچند گاه برای زیارت قبر جدشان به تهران می آمدند. شاه طهماسب اول گذشته از این، به علت وجود آبهای گوارا و باغهای فراوان و شكارگاههای مناسب اطراف شهر تهران را دوست میداشت و به مرور در این محل به سكونت های تقریبا طولانی میپرداخت، به حدی كه دستور داد دور شهر را برج و باروی مقاومی و بناهای تازه و كاروانسراها در داخل آن بنا كنند، به همین مناسبت در سال 961 هجری قمری حصاری به دور شهر بنا نهادند كه از چهار دروازه و 114 برج به تعداد سوره های قرآن تشكیل می یافت و مصالح آن را از معادنی تامین كردند كه بعدها به چاله میدان و چاله حصار موسوم گردید.
حدود بارویی كه به فرمان شاه طهماسب اول به دور شهر كشیده شد تقریبا 6 هزار قدم و بشرح زیر بود:
و محوطه ارگ با داشتن حصار مخصوص و خندق جداگانه در وسط شمالی شهر قرار داشت. از چگونگی محلات و موقعیت آنها چنین بر می آید كه قسمت مغرب و شمال غربی شهر داخل باروی عهد شاه طهماسب غالبا باغستان بوده و خانه های مسكونی بیشتر در عودجالان و چاله میدان قرار داشته است و قسمت بازار محل كسب و كار بازرگانان و پیشهوران آن زمان بوده است. شاه عباس اول نیز تا چندی به پیروی از شاه طهماسب همین رویه را تعقیب كرد و به آبادانی تهران همت گماشت و دستور داد باغ بزرگی به نام چهار باغ در تهران احداث كنند و ساختمانی برای سكونت موقتی خاندان سلطنتی بنا نهند. در سال 1200 هجری قمری تهران برای اولین بار توسط آغا محمد خان قاجار به عنوان پایتخت انتخاب گردید. در زمان آقا محمدخان قاجار تنها به ساختن عمارت تخت مرمر اكتفا گردید ولی در زمان فتحعلی شاه محلات جدید و ساختمانهای تازه چندی در تهران ایجاد گشت كه از آن جمله بنای مسجد امام خمینی (شاه) - مسجد سید عزیز الله - مدرسه مروی - قصر قاجار - نگارستان و لاله زار را میتوان نام برد.
در زمان محمد شاه محله ای بنام عباس آباد در جنوب بازار و یك باغ و ساختمان بزرگتر نیز به نام عباس آباد در شمال تهران (عباس آباد كنونی)و محله دیگری به نام محمدیه كه سابقا میدان پاتقاتوق نامیده میشد بر محلات دیگر افزوده شد و آب رودخانه كرج را بوسیله نهری بنام نهر كرج به تهران منتقل ساخت. و همچنین احداث باغ داودیه (محله فعلی داودیه) و بخشی از بنای مسجد جمعه و بازار بین الحرمین از جمله آثار زمان محمد شاه میباشد. در زمان سلطنت ناصرالدین شاه به همت امیر كبیر تاسیساتی چون مدرسه دارالفنون – بازار امیر – بازار كفاشها – سرای امیر پدید آمد. در سال 1275هجری قمری برای اولین بار برای تهران نقشه تهیه گردید. در سال 1284 هجری قمری نقشه جدید تری از تهران با همكاری مهندسین فرانسوی تهیه شد. و اراضی جدیدی را داخل محدوده شهر نمودند و شهر را بوسیله خندقها و بارو های جدید به شكل هشت ضلعی محدود ساختند و ارتباط شهر با خارج را بوسیله دوازده دروازه به نام های دروازه های شمیران، دولت، یوسف آباد، دوشان تپه، دولاب، خراسان، باغشاه، قزوین، گمرك، حضرت عبدالعظیم، غار، خانی آباد تامین نمودند.
جاده مخصوص
خیابانی كه امروز ولیعصر خوانده میشود و تجریش و راهآهن را به هم متصل میسازد، در زمان رضاشاه جاده مخصوص یا اختصاصی خوانده میشد و تا سالها اتومبیلهای عادی اجازه رفت و آمد در آن را نداشتند. این راه تا چهار راه انقلاب (پهلوی)، خیابان بود و پس از آن به جاده تبدیل میشد و در اطراف آن فقط باغ و بیابان، ويلا و به صورت پراكنده مهمانخانه و كافههای حومه شهر مشاهده میشد.
قهوهخانه
معتبرترین قهوهخانههای تهران قدیم، قهوهخانههای آینه و قنبر در ناصرخسرو، قهوهخانه یوزباشی در پشت شمسالعماره، قهوهخانه تلمیه در كوچه مروی و قهوهخانه آسیدعلی در خیابان سعدی شمالی و ... بود قهوهخانههای قدیم تهران فاقد میز و صندلی و در پنجره شیشهای بود و محل نشستن افراد. سكو یا تختهایی بود كه آنها را به وسیله قالی یا زیلو مفروش میكردند. از نظر معماری این قهوهخانهها شباهت بسیار به سربینه حمامهای قدیمی داشتند كه دیوارهای آنها با كاشی پوشیده میشد. علاوه بر فضای سرپوشیده قهوهخانه دارای فضای سر بازی نیز بود كه به آن باغچه میگفتند حوض و سنگابهای در وسط قهوهخانه دیده میشد. دیوار قهوهخانه با نقشهایی از صحنههای رزم و بزم و تصاویر قهرمانان اساطیری شاهنامه به ویژه تصاویری از داستان رستم و سهراب، سیاوش و كشته شدن دیو سپید توسط رستم پوشیده میشد. در مواردی نیز پردههایی از ماجرای این رخدادها زینتافزای قهوهخانه بود. قهوهخانهها را به خصوص در شبهای فرخنده مانند میلادها، به ویژه شب مبعث، آذین میبندند و چراغان میكنند. در این شبها مجالس انس برپا میشود و تا نیمههای شب به شعرخوانی، نقل و نقالی و سخنوری میپردازند.
در بعضی شبها مانند میلاد امیر مؤمنان، مجلس ذكر سماع ترتیب داده میشود و قول و غزل میخوانند و دستافشانی میكنند در شبهای ماه مبارك رمضان ترنا بازی در قهوهخانهها انجام میشد و بازنده را گاهی به دادن زولبیا بامیه محكوم میكردند.
در گذشته دستههای تقلیدچی، مطرب، حیوان رقصان نیز در قهوهخانهها مشتریان را سرگرم میكردنداغلب این قهوهخانهها پستویی داشت كه محل دم كردن چای و چاق كردن قلیان و طبخ ناهار بود. در قهوهخانههای جدید، میز و صندلی جای سكو و تخت را گرفته است.
منبع:
http://ichto.ir
گردآورنده:
کاوه ملک میرزایی |